سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :3
کل بازدید :153472
تعداد کل یاداشته ها : 94
103/9/22
12:44 ص

 

 

فراری باید تا بی نهایت

از ابرهای سیاه هم باید گریخت

و از هرزه گیاهی

که پشت دیوانه دلی خانه کرده

باید رسید به

زردی نرگس در پس دریای جنون

به مشتی گل شب بوی وحشی

به بنفشه های پر از سادگی دل

و باید رفت تا یگانگی سپید

«قایقی باید ساخت»

و من قایقی ساخته ام از نی

تا به حرکت آید در امواج بی رحم

تا بیابم نرگسم را

و آزاد سازم نیلوفران را

قایقی بساز ای یاس وحشی

دخترک در زیر ابرهای سیاه است


88/7/23::: 1:53 ص
نظر()
  
  

 

پسرم تولدت مبارک

نمیدونم کجایی و در چه حالی؟ اصلا یادت هست که امروز روز تولدت هست یا نه؟ کسی این روز رو بهت تبریک گفت یا نه؟اما هر ثانیهء این روز برای من یک عمرمیگذره.

پسر نازنینم همهء مادرها وقتی از روز تولد فرزندشون می نویسند از شادی و سرور می نویسند، از حس خوب مادر شدنشون اما من چی بگم که همه دردم و زجر.

وقتی روز تولدت که میشه بیشتر جای خالیتو حس می کنم ، زندگیم خواه ناخواه تعطیل میشه. تصمیم میگیرم به یمن ورودت به این دنیا و حس خوب اون روز شادی کنم  اما عزیز دل مادر این روز، همهء غصه های منو  زنده میکنه. لحظه های شیرین با تو بودن رو، لحظه هایی که در آغوشم بودی و مثل همهء مادرها فکری و آرزویی جز خوشبختی تورو نداشتم و بعد از آن، لحظات تلخ تر از تلخ جدا شدن.لحظات تصور بی مادری تو و بی قراری من.لحظات تشنگی من به تو و سراب شدن تو. لحظات فکر نابود شدن تو و فنا شدن من. لحظاتی که از سرب داغ هم سوزان تر بود و بر من  گذشت.

عزیز مادر همیشه از خدا خواستم همهء غصه های تو سهم من باشه و همهء شادیهای من سهم تو .

از خدا خواستم که دست رحمت و عطوفتش بالای سرت باشه و خودش حامی و نگه دارت باشه.

از خدا خواستم که....

پسرم، من تورو سپردم به خدای مهربونی که پناه همهء بی پناهان، کس همهء بی کسان.

اگه یه روزی ببینم که عاقبت بخیر شدی، اون روز  رو فقط از عمر خودم میدونم و زندگی خواهم کرد.

پسرم تولدت مبارک. 

 


88/6/27::: 6:14 ع
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام به همهء دوستان.... با (نالهء جویبار) به روزم، منتظر نظرات گرمتون هستم.